شنبه، مهر ۱۰، ۱۳۸۹

قواعده دوستی

ظهری نمی دونم چی شد که این موسم انگارم یه بلایی سرش اومده و تکون نمیخوره.منم بدون موس اصلا نمیتونم کار کنم.این از این..!
راستش خیلی وقت بود میخواستم بیام نویسم تا اینکه پریروزا رفتم یه سری به چیمیل مشترک بزنم که دیدم ااا پست جدید...
راستش اصلا نیمدونم در مورده آناهیتا و اینکه کارشون با اقای الف درسته یا نه نظری بدم.شاید منطق بگه نه.شاید با احتمال یک صدم درصد دوباره وابستگی ایجاد بشه.ولی بازم من اصلا نیمدونم در اون شرایط چیکار میکنم فک کنم مثه اناهیتا جونم عمل میکردم ولی همیشه ترسش همراهم بود.ولی کاره اقای الف اشتباهه.یاده میم میافتم که با اینکه اون اواخر با ش دوست بود و تو کمر از یکسال باهم ازدواج کردن ولی بازم روابطشو داشت.این یه اشتباهه اونم از طرف هم میم و هم اقای الف.ادم باید متعهد باشه.یادمه پسرعمه م بعد از اولین سفرش وقتی ایران بود میگفت با این همه روابط ازاد وی غرب وقتی متعهد میشن و با یه نفر دوست میشن محاله ممکنه پای نفر دیگه ای باز بشه.از این جهت میگم کاره اقای الف اشتباهه.نه خواهری جونم.خواهریم فعلا متعهد نیست و اونو مثه یه دوس عادی میبینه که صمیمی بود ولی اقای الف الان دوس دختر داره و اینه که کارش صد در صد اشتباهه.زنگ زدن فقط یه بار اونم هر از گاهی برای حال و اح.الپرسی خوبه نه ساعتی و پشت سر هم....
____________________________

چن روز پیشا بابا میگفت باید همه تخیلت رو بهم ثابت کنی اگه میخوایی به سم علاقه ت بری باید نشون بدی.با حرف این درس نمیشه...
امروز اولین روز هفته م بود...ساع نه بیدار شدم و رفتم بیرون.اول پیش اقای میم بابای دوست صمیمی امین و بعد نظام مهندسی..اونجا خواستن براشون وقتی بزارم و تدریس کنم و اینکه براورد هزینه و یه بررسی برای تجهیز یه ازمایشگاه..و سرمایه گذاری از اونا و کار و....خوشحال بودم شب به بابا که گفتم خوشحال بودم.شاید این اولین قدمه ولی برای شروع و اینکه خودم میخوام کار کنم بدون وابسگی به هیچ ارگان و سازمانی ..کاری که همیشه خواستم.من ادم کار دولی نیستم و متنفرم!
بعدم اومدم خونه و یه لیوان شیر خوردم و با دخترخاله م رفتیم استخر...عصر هم من و مامان رفتیم خونه عمه م این از این جهت مهمه که خودم رانندگی کردم.مثه اناهیتا جونم که امروز بعد از 7 ماه خودش رانندگی کرد..خوشحالم که مهارتهامو دارم بالا میبرم....
_____________________________
راستش انا جونم دانشگاه ازاد همون شهری که گفتم و قبلا هم رفته بودم.یه رشته ی جدید و مرتبط با رشته م رو از امسال اورده ولی یه شرط بزرگ سر راهشه و اونم اینکه تعداد دانشجوهای ثبت نام کننده به حد نصاب برسه.تا پونزده مهر مهلت ثبت نامه....الهی که خیر باشه و جور بشه.چون یه سورپرایزه هم برا تو و هم خودم....اینجوری اگه اونجا خودمو تثبیت کنم خیلی عالی میشه و برای دکترا هم یه پوئن مثبته...برام انرژی مثبت بفرست...راهش نزدیکه و یه ساعت فاصله داره و از هر جهت ایده اله.برعکس پیام نور که هر کی هر کیه.ازاد هم کلاس کار بالاتره و هم وقتی وارد شدی دیگه میشه امیدوار بود که همیشه باشی