یکشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۹۱

پراکندگی نوشتن

وقتی بعد از یه مدت طولانی میخوای بنویسی،میبینی چقدر قدرت تفکر نوشتنت و متمرکز بودنش سخت شده.
از هر موضوعی دو خط می نویسی و بعد فکرت میره یه جای دیگه، یا اینکه وسطش هی دو خط تکرار میشه.

یک شنبه 2 مهر 91
تولد دوستمون شقآیق بود،رفتیم و گفتیم و خندیدیم.
فکر نمیکنم بچه ها به چیزی شک کرده باشن. سعی کردیم ظاهر با هم بودنمون حفط بشه.
دیوار اعتماده از پایه فروریخته،یا باید دوباره درست ساختش یا بیخیالش شد.
تا تیر ماه زمانهایی که همراه هم بودبم،کلی شاد و خوشحال بودم،اما از یه جایی به بعد،شادیم ناپدید شده،باید بگردم و شادیم رو هم پیدا کنم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر