نمیدونم چی بود.و چطور و به چه سختی طی شد اما راحت شدم.از پاییز یه خاطره بد موند برام و تموم.خوشحالم.پاییز دوس نداشتنی....
خواهری بد بودم.اما تلاش کردم این بد بودن حالم منو به سمت خوب بود ببره.یه جورایی درونم و صقل دادم.ه چیزایی که برام ضد ارزش بود و گاهی انجامشون میدادم رو تلاش کردم دیگه انجام ندم.این زمینه یه مقداری میتونم بگم موفق شدم...
اونقد روح داغونی داشتم پر از ترس استرس دلشوره و و و که حتی یه روزایی به اوج که میرسد میخواستم فقط گوشیمو خاموش کنم.سمت لپ تاپ نرم اینده وحشتناک بود.فک حتی یه تنوع در زندگی هم دلشوره مینداخت به جونم و این وسط یهو یه تنوع هم جلوه گر شد.یه پسر بنفش!با رخش سفیدش....بنفش چون کراوات و دستمال و گل و حتی سایه مامانش هم بنفش بودن و ....هیچ خواسگاری بود که تنها نکته مثبتش پولدار بودن خیلی زیادش بود!.و البته به دل من ننششت اما فکر اینکه بخوام یه بار دیگه باهاش حرف بزنم و اینکه شاید ادم خوبی باشه استرس بدی به جونم انداخت.میدونی تو یه حالتی که دلت به اینده خوش نیست و هیچ تغییری نمیخوایی و این اتفاق میتونه استرس زا باشه...
خلاصه این پاییز ذره ذره باد از وجودم رخت ببنده و من دارم تلاش میکنم تا موفق بشم
تو هم اس ام اس هات معلومه که مثه یه دوره ای تو لاک سکوت رفتی و من نمیدونم هیچی از احوالات دل مهربونه این روزهات.نمیدونم عاشق هست یا غمگین یا شاد یا یه شروع کننده دوباره یا ....
هرچی که هستی برای خودت خوب باش و برای خودت شاد باش که هیچی تو این دنیای بیرحم ارزش بد کردن دلمون رو نداره
خواهری بد بودم.اما تلاش کردم این بد بودن حالم منو به سمت خوب بود ببره.یه جورایی درونم و صقل دادم.ه چیزایی که برام ضد ارزش بود و گاهی انجامشون میدادم رو تلاش کردم دیگه انجام ندم.این زمینه یه مقداری میتونم بگم موفق شدم...
اونقد روح داغونی داشتم پر از ترس استرس دلشوره و و و که حتی یه روزایی به اوج که میرسد میخواستم فقط گوشیمو خاموش کنم.سمت لپ تاپ نرم اینده وحشتناک بود.فک حتی یه تنوع در زندگی هم دلشوره مینداخت به جونم و این وسط یهو یه تنوع هم جلوه گر شد.یه پسر بنفش!با رخش سفیدش....بنفش چون کراوات و دستمال و گل و حتی سایه مامانش هم بنفش بودن و ....هیچ خواسگاری بود که تنها نکته مثبتش پولدار بودن خیلی زیادش بود!.و البته به دل من ننششت اما فکر اینکه بخوام یه بار دیگه باهاش حرف بزنم و اینکه شاید ادم خوبی باشه استرس بدی به جونم انداخت.میدونی تو یه حالتی که دلت به اینده خوش نیست و هیچ تغییری نمیخوایی و این اتفاق میتونه استرس زا باشه...
خلاصه این پاییز ذره ذره باد از وجودم رخت ببنده و من دارم تلاش میکنم تا موفق بشم
تو هم اس ام اس هات معلومه که مثه یه دوره ای تو لاک سکوت رفتی و من نمیدونم هیچی از احوالات دل مهربونه این روزهات.نمیدونم عاشق هست یا غمگین یا شاد یا یه شروع کننده دوباره یا ....
هرچی که هستی برای خودت خوب باش و برای خودت شاد باش که هیچی تو این دنیای بیرحم ارزش بد کردن دلمون رو نداره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر